همشهری آنلاین- تارا امیری: همین عزاداریها بهانهای میشود برای اینکه چراغ کوچهها و خیابانهای منطقه شبها هم روشن باشد و منطقه از «شب مردگی» بیرون بیاید. وجود حسینیهها و تکیههای عزاداری قدیمی و باسابقه شهر تهران در منطقه بهانهای میشود تا این بار قدم زدن در محلههای منطقه با موضوع «حسینیه گردی» مطرح و چشم خبرنگاران همشهری محله هم به دیدار این حسینیهها روشن شود.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
شور و حال عزاداریهای سنتی
دهههای اول و دوم ماه محرم از صبح زود اهالی محله «سرچشمه» راهی حسینیه «سادات اخوی» میشوند تا در عزاداریهای این حسینیه شرکت کنند. روضهخوانی و مداحی و زیارت عاشورا در این حسینیه صبحها میزبان بانوان است و غروبها میزبان آقایان. درست روبهروی حسینیه سینیهای چای و شیرکاکائو داغ با نان قندیهایی که هنوز طعم گذشته را میدهند به استقبال عزاداران میرود. حسینیه خانهای قدیمی با حیاطی مرکزی است و سقفی پارچهای؛ درست شبیه سقف تکیهها که عزاداران را از باد و باران و آفتاب دور میکند و حریم حسینیه را از دید دور نگه میدارد. دیوارهای حسینیه سادات اخوی پر است از کتیبههای قدیمی؛ نقاشیهایی از شیر و پرندههایی مثل شانه به سر و طاوس و... که هر کدام در عزاداریهای سنتی، نماد و نشانههایی از وقایع عاشوراست. «نصرالله حدادی» از معماری حسینیه میگوید: «اینجا خانهای قدیمی بود که وقف حسینیه شده است. این خانه هم به سبک معماریهای درونگرای دوره قاجار ساخته شد. آقایان معمولاً در ایوانهای دورتادور خانه عزاداری میکنند و خانمها در محوطه میانی حسینیه که روزگاری حیاط این خانه بود. وقتی حسینیه از حضور جمعیت لبریز میشود اتاقهایی که دورتادور حیاط را احاطه کرده است به مجلس عزاداری آقایان تبدیل میشود.»
اتاقها با درهای چندلته و چوبی به هم راه دارد و با باز کردن درها فضای یکدستی برای برپایی مجالس ایجاد میشود. حدادی میگوید: «متأسفانه بافت این نقطه از شهر تغییر زیادی کرده است. اهالی قدیمی این محلهها سالهاست که به نقاط دیگری از شهر تهران رفتهاند. با اینحال هنوز هم نسبت به مجالس عزاداری در این محله تعلق خاطر دارند. در محله سرچشمه و خیابان افشار که بافتی فرسوده دارد روزهای تاسوعا و عاشورا جای سوزن انداختن نیست. قدیمیهای این محله که بیشترشان اوضاع مالی خوبی دارند هنوز هم برای عزاداری به محلههای قدیمی خود برمیگردند و آن را بهصورت سنتی انجام میدهند.»
تکیهای با سقف آجری
تکیه رضاقلی خان فاصله چندانی با حسینیه سادات اخوی ندارد. به همین دلیل رسیدگی به امور این تکیه را به متولی حسینیه سادات اخوی سپردهاند. پیشاپیش تکیه که در کوچهای به همین نام جای گرفته است سقاخانه تکیه رضاقلی خان با دری که سالهاست باز نشده به چشم میخورد. ماه محرم بهانهای است برای اینکه اهالی محله شمعی در این سقاخانه روشن کنند و روح زندگی را در آن بدمند. تکیه بازسازی شده رضا قلیخان درست در ابتدای کوچه و مقابل میدانگاهی کوچکی جا خوش کرده است. حدادی به دیوار بیرونی تکیه اشاره میکند و میگوید: «تا چند وقت پیش اینجا سکوهای پیرنشینی بود برای اینکه مردم بتوانند مراسم تعزیه و عزاداریهای مقابل تکیه را تماشا کنند. این تکیه بیش از ۱۷۰ سال قدمت دارد و همچنان هم در ماه محرم برای مراسم عزاداری از آن استفاده میشود.» تکیه رضاقلیخان، چندان عریض و طویل نیست. علم کوچک ۳ تیغهای کنار دیوار تکیه قرار دارد و دورتادور آن پارچهها و کتیبههایی نام حسین(ع) و اهلبیت(ع) را به زبان میآورند. حدادی میگوید: «در زمان قدیم مردم این محله در روزهای عادی سال از فضای اینجا بهعنوان انباری برای نگهداری مایحتاج خود استفاده میکردند. ماه محرم که از راه میرسید تکیه را آب و جارو و آن را برای عزاداری آماده میکردند.» تکیه رضاقلی خان از معدود تکیههای قدیمی تهران است که از همان ابتدا سقفی آجری داشت و نه پارچهای.
محله لوطیها
«کوچهای که تکیه رضاقلی خان در آن واقع شده است در زمان قاجار محل زندگی یهودیها بود. مسلمانان برای اینکه بتوانند در این محله جاگیر شوند. تکیههایی را در دل این محلهها میساختند. دلیل شکلگیری تکیه رضا قلی خان هم همین بود. آن زمان برای دیدن تعزیههایی که مقابل تکیه رضاقلیخان برگزار میشد بیش از ۱۰ هزار نفر به تماشا میآمدند.» حدادی این را میگوید و هنگام عبور از کوچه امین دربار میگوید که این کوچه روزگاری به کوچه مردهشویخانه معروف بود و در دوره قاجار یکی از قبرستانهای یهودیها همین کوچه بود. حضور اقلیتها در این کوچهها و البته نزدیکی آن به چاله میدان و محلههای شبیه به آن باعث شده بود که بافت این محلهها از نظر اجتماعی ضعیف باشد: «این محلهها شرارتخیز بودند.» به همین دلیل لاتها و در مقابل آن لوطیهای زیادی در محدوده سرچشمه و اطراف آن زندگی میکردند. مثل سهراه دنگی که روزگاری قماربازهای زیادی در آن رفتوآمد داشتند.»
بقعه پیرعطا
بقعه پیرعطا با درهای چوبی و کلونهایش، چهارچوب ساده بقعه و صندوقخانهاش یکی دیگر از مراکزی است که در روزهای ماه محرم میزبان عزاداران میشود. حاج آقا طوبایی و همسرش بعد از فوت طوبایی بزرگ متولی این بقعه شدند و از آن مراقبت میکنند. طوبایی میگوید: «درهای این بقعه هر روز به روی مردم باز است. دانشجویان و گردشگران زیادی به اینجا میآیند. بقعه برای اهل محل هم که شناخته شده است. بهخصوص در روزهای محرم که مراسم دعا و روضهخوانی هم اینجا برپا میشود.» علم آهنی گوشهای از بقعه که فضای چندان بزرگی هم ندارد جا خوش کرده است. حدادی با دیدن این علم و کتیبههای دستساز آن میگوید: «فارغ از درست و اشتباه بودن استفاده از علامت در مراسم عزاداری ماه محرم برخی از این علامتها قصههای جالبی دارد. یکی از معروفترین علامتهای تهران علامتی بود که طیب حاج رضایی در دسته عزاداریاش بلند میکرد. معروف است که در دوره قاجار اختلاف شدیدی بین اهالی محلههای سنگلج و امامزاده یحیی(ع) به وجود میآید. تا اینکه هیئتهای این ۲ محله علمهای عزاداری ماه محرم خود را به نشانه آشتی و صلح با هم عوض میکنند. هنوز هم در حسینیه سنگلج میتوان علم حسینیه امامزاده یحیی(ع) را دید.»
بلند کردن این علامتها که هر کدام صدها کیلوگرم وزن داشتند کار هر کسی نبود و طبق رسوم عزاداری، سادات و ریشسفیدها و لوطیها برای بلند کردن و حرکت دادن این علمها پیشقراول بودند.
حسینیه ۱۴۰ ساله محله پامنار
حسینیه قدیمی «آقا اشرف» در دل پامنار شباهت زیادی به حسینیه سادات اخوی دارد؛ خانهای قدیمی با حیاطی مرکزی که سالهاست به حسینیه تبدیل شده است. متولی حسینیه میگوید: «این حسینیه خانه پدربزرگم بود که برای عزاداری امام حسین(ع) وقف اینجا شد و دست به دست چرخید تا مسئولیت آن به من رسید. حالا من و فرزندانم رتق و فتق امور اینجا را برعهده داریم.» چند صباحی است که حسینیه آقا اشرف به کمک داربستهای فلزی توانسته سقفی از آجر بالای سر عزاداران بسازد و قرار است بهزودی تعمیر شود. عکسهای قدیمی حسینیه دورتادور دیوار حیاط به چشم میخورند. ماه محرم صبحها زنان محله پامنار در این حسینیه ۱۴۰ ساله دور هم جمع میشوند و زیارت عاشورا میخوانند. این برنامهای است که هم اهالی محله و هم متولیان حسینیه به آن عادت کردهاند.
حدادی میگوید: «حسینیهها و تکیهها پایه و اساس هر محله و قوام هر محله شهر تاریخی تهران بودند. این حسینیهها و تکیهها محل حضور لوطیها و بزرگان هر محله بود و پاتوق ریشسفیدان محله.» چه گرهها و مشکلاتی که در همین گردهماییهای اهالی محله در حسینیهها باز نشده و چه اتفاقهای مهم و بزرگی که در طول تاریخ از همین حسینیهها جرقه نخورده و به همه شهر سرایت نکرده است
پامنار؛ اصیلترین محله تهران
سر زدن به حسینیههای تاریخی منطقه سبب خیر میشود تا نیم نگاهی هم به کوچهپسکوچههای محلههای قدیمی شهر تهران بیندازیم. گذر از بازار سرپوشیده سنگلج که تازه بازسازی شده است ما را به نخستین بانک افتتاح شده در ایران میرساند که این روزها بهعنوان رستورانی سنتی در بازار سنگلج خیلیها را برای صرف دیزی و کوبیده به این بازار و تیمچه اکبریان میرساند. حدادی میگوید: «همانطور که میدانید خرید و فروش پول در اسلام جایز نیست و مذموم شده است. به همین دلیل نخستین بانک در ایران به دست یهودیها سال ۱۲۱۳ در تیمچه اکبریان دایر میشود و بعدها به مرور بانکهای دیگر سر از شهر در میآورند.» کمی جلوتر به کوچه «حاجیها» میرسیم؛ کوچهای که به گفته حدادی محل زندگی بازاریهای متمول بود: «به این دلیل به این کوچه، کوچه حاجیها میگفتند چون اینجا محله اعیاننشینی بود. در قدیم کمتر کسی میتوانست به مکه برود و حاجیها معمولاً از طبقه پردرآمد بودند. حتی سفر به مشهد هم برای خیلیها آرزو بود. معمولاً کسی که به مشهد میرفت با دست و دلبازی برای دیگران خرید میکرد و اصطلاحا خرّاج بود. اصطلاح مشدیگری و لوطی گری هم به همین موضوع اشاره دارد.» از میان کوچهپسکوچهها رد میشویم و از پامناری گذر میکنیم که روزگاری قدیمیترین و بااصالتترین محله تهران بود و حالا کوچهای در این محله نیست که چند خانه و زمین متروکه در آن به جا نمانده باشد؛ موضوعی که اندک اهالی قدیمی باقی مانده در این محله از آن گله دارند و این روزها چیزی به اندازه هویت گمشده و آبادانی گذشته محله برای آنها اهمیت ندارد.
حسینیه ۷۰ ساله سرچشمه
حسینیه بنی فاطمه در خیابان امین حضور آخرین مقصد محلهگردی این روز است. این حسینیه با بیش از ۷۰ سال قدمت هممحل عزاداری و برپایی مراسم مذهبی است و هممحلی برای دستگیری از نیازمندان و برپایی خیریه. هر سال از آغاز ماه محرم تا پایان ماه صفر در این حسینیه مراسم عزاداری و سینهزنی برپاست. حسینیه بنی فاطمه با معماری زیبا و داشتن برنامههای فرهنگی و مذهبی مختلف پاتوقی برای اهالی سرچشمه است. این حسینیه اتاق کوچکی برای نمایش اشیای قدیمی متعلق به حسینیه دارد؛ از عکسهای قدیمی تا فرش دستبافت و پشتیهای قدیمی حسینیه. روی دیوار ویترینی نصب شده تا سماورهای مهر و نشاندار بزرگ حسینیه و قوریهای چینی در آن جا شوند. تماشای لوسترهای قدیمی حسینیه هم خالی از لطف نیست. روی دیوار حسینیه میتوان سراغ عکسهایی از متولیان و اعضای هیئت امنای قدیمی حسینیه بنیفاطمه را گرفت که این روزها در قید حیات نیستند اما همچنان بعد از گذشت بیش از ۷ دهه از تشکیل حسینیه، یاد آنها باقی مانده است.
منطقه ما با بیش از ۲۵۰ مسجد و حسینیههای بسیار یکی از مذهبیترین مناطق شهر تهران است. اغلب این حسینیهها و مساجد، تاریخچه و قدمتی دور و دراز و آداب خاص برای عزاداری در ماه محرم دارند. با اینکه در دهههای گذشته، منطقه خالی از حضور اهالی قدیمی خود شده است اما در روزهای ماه محرم عزاداری در این منطقه و حسینیههایش همچنان به شکل سنتی انجام میشود و همین ویژگی بهانهای است برای سر زدن اهالی قدیمی به این منطقه.
________________________________________________________
*منتشر شده در همشهری محله منطقه ۱۲ در تاریخ ۱۳۹۶/۰۸/۱۶
نظر شما